سیل چشمانم باز از فراقت جاریست....
خسته ام باز بیا جمعه ها تکراریست
دل من پر غصه حال شعرم خوش نیست...
نفسی مانده فقط جای شکرش باقیست
در فراغت آقا چشم در راهم من....
گر چه این جمعه همان جمعه ی تکراریست.....
.
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو
سال ها می شود از خویش سؤالی دارم
من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو
با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم
من از این زندگیم سود نبردم بی تو
گذری کن به مزارم به خدا محتاجم
من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو
.
چرا ما امام زمان را نمیبینیم؟
روزی یکی از شاگردان علامه طباطبایی خدمت ایشان آمد و عرض کرد :
جناب استاد لطفا خیلی مختصر بفرمایید چرا ما امام زمان را نمی بینیم؟
علامه فرمودند :
لطفا برگردید و پشت به من بنشینید شاگرد این کار را انجام داد
علامه فرمودند آیا الان می توانید مرا ببینید؟
شاگرد عرض کرد خیر ، نمی توانم ببینم ،
علامه فرمودند چرا نمی توانی من را ببینی؟
شاگرد عرض کرد چون پشت من به شماست ، علامه فرمود حالا متوجه شدید چرا نمی توانید امام زمان را بینید ، چون شما پشتتان به امام زمان عج است با گناهان و نافرمانی ها به امام زمان پشت کرده ایم و در عین حال تقاضای دیدار امام زمان را داریم